آموزش آموزش نویسندگی زاویه دید در داستان توسط amirsama نوشته شده در سپتامبر 9, 2017 30 خواندن ثانیه 0 2 6,531 اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در گوگل پلاس زاویه دید در داستان: زاویه دید یا « point of view » و یا « view point » را میتوانیم به دو بخش تقسیم کنیم : ۱- زاویه دید درونی « enternal point of view » ۲- زاویه دید بیرونی « external point of view » پیش از صحبت در این دو مورد قابل ذکر است که ☆زاویهی دید یا«جسمانی» است که با زمان و مکان سر و کار داشته و نویسنده بدینوسیله فضا را توصیف میکند یا ☆ زاویهی دید «ذهنی» است که موضوع با توجه به احساس نویسنده مطرح خواهد شد{حال از سمت قهرمان / یا از سمت راوی و یا …} داستانها را از لحاظ زاویهی دید به ۵ دسته تقسیم کرده : من / ما راوی ( اول شخص ) « first person point of view » در این داستانها نویسنده حکم روایت کننده را داشته و در این شیوه نقل داستان به یک من سپرده شده است که این من گاهی شخصیت اصلی داستان است که در این صورت «راوی/قهرمان» داریم و ا گر شخصیت فرعی باشد یک «راوی/ناظر» است. مثال : _ برای راوی اول شخص رمان همسایهها همهی داستانها از زبان خالد شخصیت اصلی نقل میشود. _ دیوید کاپرفیلد (چارلزدیکنز) _ پابرهنهها (زاهاریااستانکو) ۲- دانای کل : (سوم شخص) نویسنده اینجا چون یک گوینده همه چیز را نقل و از همه چیز مطلع است حتی از محتوایِ خوابهایی که شخصیتهای داستان میبینند. مثال : _ شوهر آهو خانم (علی محمد افغانی) _ کلیدر (محمود دولت آبادی) اما در زوایهی دید سوم شخص نوع دیگری نیز میباشد (دانای کل محدود). _ در این نوع همه چیز از دید یک شخصیت در داستان روایت شده یعنی همچنان نویسنده چون بلندگو مشغول توصیف است لیکن فقط میتواند اتفاقات را از دید یکی از شخصیتها روایت کند و اطلاعات وی از داستان به کاملی {دانای کل} نمیباشد و تنها به اندازهی یکی از شخصیتهای داستان اطلاعات دارد. مثال : _ پیرمرد و دریا (ارنست همینگوی) با این زاویه دید نوشته شده است … و بخش بزرگی از «سو وشون» سیمین دانشور نیز همچنین است. زاویهی دید سوم شخص(زاویه دید نمایشی) _ در این نوع از زاویهی دید همچنان نویسنده، همه چیز را برای ما روایت میکند ولی نمیتواند دربارهی نوع احساسات شخصیتها و فکرهایشان و یا حتی حساشان نسبت به هم مستقیم صحبت کند و فقط از طریق رفتار و اعمال شخصیتها ما به احساس و افکارشان پی میبریم. ▪️ اغلب داستانهای کوتاه با این زاویه دید نوشته میشوند : مثال : _ تپه هایی مثل فیل های سفید _ آدمکشها _ یک گوشهی پاک و روشن این زاویهی دید چون نمایشنامهنویسی است و نویسنده در آن سعی میکند با ارائهی رفتار شخصیتها به شخصیت پردازی و روایت داستان پردازد. ۳- زاویه روایت نامهای(دوم شخص) « letter narration point of view » در این زاویهی دید چنان است که نویسنده برای کسی نامه مینویسد . _ عنصر مهم این نوع زاویهی دید بر خلاف اول شخص که من است و سوم شخص که او میباشد اینبار تو است. در این شیوه گاه نامهها یک طرفهست و گاه جواب هم داشته و گاه نامههایی است که از آدمهای مختلف به هم نوشته شدهاند … _ اولین اثر داستایوفسکی به نام «مردم فقیر» با این زاویه دید است. ۴- زاویهی دید یادداشت گونه « dairy narration point of view » ▪️تفاوت این نوع زاویه دید با نامهای در اینست که در زاویهی دید نامهای شخصیتی نامه را خطاب به شخصیت دیگری مینویسد ولیکن در یاداشتگونه نویسنده خواننده را مخاطب قرار داده و مثل اول شخص روایت میکند. مثال : _ قمارباز از «داستایوفسکی» _ گره کور از «به آذین» ۵- تک گویی این زاویهی دید یک صحبت یک نفره است که خطابِ آن ممکن است به مخاطب باشد و حتی شاید مخاطب نداشته باشد. _ ممکن است قسمتی از یک رمان باشد و یا کل یک رمان را تشکیل بدهد. مثال : _ رمان ناطور دشت (جی.دی.سلینچر) اما تک گویی بر سه قسم است : • الف : تک گویی درونی« interior monologue» که شیوهی روایت آثار سیال ذهن بوده و روایت از درون ذهن شخصیت قبل از اینکه سازمان دهی شود همانطور به هم ریخته نوشته خواهد شد … مانند: _ اولیسیس(جیمزجویس) _ خشم وهیاهو(ویلیام فاکنر) • ب : تک گویی نمایشی « dramatic monologue» که در این نوع نویسنده ، داستان را چون بازیگری که بر روی صحنه است و به صورت تک نفره برای تماشاگر توصیف میکند، عمل خواهد کرد … ○ مثال : _ سقوط آلبر کامو البته در این نوع گویش ظاهرا در داستان کسی هست که شخصیت اصلی با او صحبت میکند ولی او جوابی نمیدهد. • ج : خود گویی / حدیث نفس « soliloguy» در این نوع شخصیت اصلی با خودش صحبت میکند بدون آنکه متوجه باشد خواننده متوجه او میباشد و فرق آن با تک گویی درونی در اینست که : در تکگویی درونی (سیال ذهن) ما داستان را از ذهن شخصیت اصلی روایت میکنیم ولی در حدیث نفس یا خود گویی ما صدای او رو میشنویم چون قاتلی که بر سر قبر مقتول گریه میکند و با خود در مورد قتل صحبت کرده و ما پنهانی میشنویم. ▪️اما در مورد زاویه دید درونی و بیرونی باید گفت : _ هر وقت روایت داستان از درون داستان توسط شخصیتهای درون داستان انجام شود زاویه درونی است و هر زمان داستان توسط یک راوی از بیرون انجام شود مثل دانای کل سوم شخص ، زاویهی دید بیرونی است. بخش «بودن یا نبودن» نمایشنامه هملت ( اثر شکسپیر) خودگویی حساب میشود. تهیه و تنظیم حمید فقیهی به کانال تلگرام ما بپیوندید https://t.me/onlinebazbook
کِلیدَر ( بلندترین رمان ایرانی ) کِلیدَر ملتی که تاریخ نخواند و از آن عبرت نگیرد محکوم به تکرار اشتباهات …